ملاک و معیارمان برای ازدواج چقدر درست است؟
بسیاری از کارشناسان معتقدند که ناموفق بودن بسیاری از ازدواجها بهدلیل اشتباه در انتخاب همسر است. نادرست بودن معیارهایی که منجر به ازدواج میشود، میتواند مدتی بعد همان ازدواج را به سراشیبی سقوط بکشاند، اما واقعا میشود معیارهای ثابتی برای ازدواج ارائه کرد؟
وقتی متر و معیارمان اشتباه است:
معیارهایی که امروزه جوانان برای ازدواج دارند، گاهی برای ازدواجی پایدار چندان کارآمد نیستند. این روزها بیشتر از هرچیز به ظاهر، مال و ثروت و علاقههایی گاه بیپایه و اساس توجه میشود. مسائلی که گاهی مدتی بعد از ازدواج رنگ میبازند و تازه آن وقت، نبود ملاکهایی که میتواند ازدواجی پایدار و موفق را رقم بزند، خود را نشان میدهد.
بد نیست اول به این معیارهای اشتباه بپردازیم. کارشناسان خانواده معتقدند وقتی شما با کسی ازدواج میکنید به این امید که او را به مرور تغییر دهید و عوض کنید، اشتباه بزرگی مرتکب میشوید. شاید هم میخواهید با کسی ازدواج کنید تا با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را که به دلیل محرومیتها و مشکلات دوران کودکیاش بهوجود آمده تغییر دهید، یا او را زیر پر و بالتان بگیرید و به او اعتماد به نفس دهید و تشویقش کنید تا به راه درست بیاید. اینجاست که شما درگیر یک باور غلط شدهاید: تغییر دادن همسر بعد از ازدواج و نادیده گرفتن مشکلات موجود به امید معجزهای که در آینده رخ دهد و اوضاع را عوض کند!
توجه به ویژگیهای ظاهری چون موقعیت شغلی یا زیبایی چهره نیز اشتباه است. شاید این یکی از معیارهای شما باشد اما نباید به ملاک اصلی شما برای انتخاب همسر تبدیل شود. در واقع هر کسی باید با فردی که برای زندگی با او مناسب است، ازدواج کند. تناسب شخصیتی، ظاهری و موقعیتی که بسیار هم مهم است، در این نوع انتخابها ندیده گرفته میشود.
اشتباه بعدی وقتی رخ میدهد که شما با کسی ازدواج میکنید که معتقدید خودش خوب است، اما شرایط خوبی ندارد، خودش خوب است اما خانواده خوبی ندارد، یعنی بین فرد مورد نظر با شرایط یا موقعیت واقعی او یک مرز قائل میشوید. درصورتی که هر کدام از ما همان چیزی هستیم که بهنظر میرسیم. مردی که خوب است اما شغل ندارد، یا در حال حاضر اعتیاد دارد، همسر مناسبی نیست. زنی که خودش خوب است، اما مشکلات خانوادگی زیادی دارد، گزینه مناسبی برای ازدواج شما نخواهد بود. یادتان باشد ما ناجی نیستیم. شما ازدواج میکنید تا همراه، همدل و شریک زندگی داشته باشید، نه این که کسی را از بدبختی نجات دهید. اگر قرار است چنین نقشی برای فرد مقابل ایفا کنید، شما مددکار او هستید نه همسرش. بعد از مدت کوتاهی هم از تلاش برای نجات او خسته خواهید شد و زندگی برایتان خستهکننده و عذابآور میشود. از طرفی بسیاری از جوانها هم هستند که برای فرار از تنهایی یا محدودیتهایی که در خانه پدری با آن مواجه هستند، تصمیم میگیرند ازدواج کنند.
معیارهایی برای تمام عمر:
«برای ازدواج تنها نباید یک معیار داشت». این مسئلهای است که کارشناسان خانواده به آن معتقدند، زیرا امکان این که تمام فاکتورها در طول زندگی تغییر کنند نیز وجود دارد، بنابراین اگر میخواهید ازدواج کنید، بد نیست فهرستی از معیارهای صحیح تهیه کنید و فرد مورد نظرتان را با این ملاکها بسنجید و انتخاب کنید.
ابتدا برویم سراغ معیارهایی که ظاهری نیستند و به نوعی به اخلاق و خصوصیات هر دو طرف مربوط میشوند. عشق و علاقه کاملا صمیمانه میان دو نفر از مهمترین مبانی انتخاب همسر است. البته عشقی که بسیار فراتر از احساسات گذرا و با فراز و نشیب زیاد باشد و منجر به تعهدی پایدار برای همیشه شود.
معیار مهم دیگری که باید به آن توجه کنید، صداقت و اعتماد است. این ویژگی پایه و اساس سلامتی در ازدواج است. مسئلهای که ممکن است مطمئن شدن درباره آن مدتی طول بکشد، اما از همان برخوردهای اولیه و حرفهایی که رد و بدل میشود و امتحان کردن درستی آنها میتوانید پی ببرید که طرف مقابلتان تا چه حد صادق است.
ایمان، اعتقادات مذهبی و تناسب و هماهنگی آن با اعتقادات شما و نیز اصالت خانوادگی و شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتی و فرهنگی خانواده همسر آینده از مهمترین ملاکهایی هستند که چندان ظاهری نیستند، اما باید به آنها توجه ویژهای داشته باشید تا بتوانید به انتخابتان تا حدودی مطمئن باشید.
ظاهر هم مهم است:
از معیارهای ظاهری هم نباید گذشت. در واقع اگر فقط به مجموعهای از معیارهای درونی توجه کنید و شعار بدهید که بقیه موارد برایتان مهم نیست، به زودی در ازدواجتان دچار مشکل میشوید. بعضی خصوصیات و شرایط ظاهری دو طرف در موفقیت ازدواج تعیینکننده هستند. البته هدف فقط ظاهر صورت طرف مقابل نیست، هرچند که آن هم باید جزیی از معیارهای شما باشد.
تناسب سنی یکی از این معیارهاست. سن و سال شما و همسر آیندهتان مسئلهای است که ربطی به ویژگیهای درونی ندارد، اما بسیار مهم است، چون بسیاری از تشابه نیازها و علایق، توقعات و انتظارات با همین تناسب سنی بهوجود میآید. اگر همسر شما خیلی بزرگتر یا کوچکتر از شما باشد، امکان این که مشکل پیدا کنید بیشتر است.
تشابه و تناسب تحصیلات هم مهم است. این ویژگی بخشی از خصوصیات درونی افراد را هم تشکیل میدهد. تشابه وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانوادههای دختر و پسر را هم حتما مدنظر داشته باشید که باعث میشود بعدها هیچکس نسبت به دیگری احساس برتری نکند.
و در نهایت شکل و شمایل ظاهری فرد مورد نظرتان، اینکه بگویید برایتان اهمیت ندارد، همسرتان چه ظاهری داشته باشد، چندان واقعیت ندارد. همه افراد برایشان مهم است با کسی زندگی کنند که چهره و ظاهر دلپسندتری داشته باشد. البته در این زمینه هم نباید تناسب را فراموش کنید. در این زمینه هم شما و همسر آیندهتان باید متناسب با یکدیگر باشید. این تناسب از بروز بسیاری از مشکلات دیگر پیشگیری میکند.
مشاوره را فراموش نکنید:
معیارهای دیگری هم هستند که در طول رفتوآمدهای خانوادگی و دو نفره قبل از ازدواج باید به آنها توجه کنید، برخورداری از علاقههای مشترک، داشتن فعالیتها یا سرگرمیهای مشترک، اظهار محبت نسبت به همدیگر، اعتماد داشتن بهیکدیگر و احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر.
یادتان باشد که هرچه اطلاعات بیشتری برای شناخت خود و همسر آیندهتان داشته باشید و ملاکهای معقولتری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرید، در زندگی زناشویی خود با مشکلات و ناسازگاریهای کمتری مواجه خواهید شد. اگر فکر میکنید که بهدرستی نمیتوانید این معیارها را مشخص کنید، به مشاوران متخصص قبل از ازدواج مراجعه کنید تا به شما کمک کنند ملاکهای مناسب را پیدا کنید و طرف مقابلتان را بشناسید. یادتان باشد در این مورد هرچه بیشتر بدانید و مهارت کسب کنید، کمتر ضرر میکنید.
https://article.tebyan.net
بیتوته